مطالعات زناشویی



 

هر فردی برای ازدواج معیارها و ملاک‌هایی دارد که به گمان خودش منطقی و اصولی است، اما حقیقت این است که حتی منطقی‌ترین ملاک‌های ازدواج هم ممکن است با تصورات اشتباه و باورهای نادرست ترکیب شود و چشم‌ها را روی حقایق ببندد.

البته این احتمال هم وجود دارد که هر جوان مجرد در آستانه ازدواج در موقعیتی قرار گیرد که به اجبار تن به وصلت دهد یا در شرایطی باشد که گمان کند ازدواج تنها راه نجات از موقعیت ناخوشایندش است.


با مطالعه این نوشتار وضعیت‌های خطرناک را بشناسید تا هنگام مواجهه با آنها بتوانید معقولانه و منطقی، برای رفع و رجوع آنها گام بردارید.

نداشتن شناخت کافی
می‌گویند فرد خوبی است و خانواده با اصالتی دارد، اما هنوز مطمئن نیستم»، در چند بار ملاقاتی که داشتم به نظر می‌آید فرد موجهی است»، دو به شک هستم نمی‌دانم فرد مناسبی برای ازدواج هست یا نه» و. .


بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاه‌مدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شده‌اند و می‌توانند جواب مثبت خود را به خانواده‌ها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناخت‌های چند جلسه خواستگاری یا شناخت‌های کافی‌شاپی، رستورانی و. فقط شناخت‌های کلیشه‌ای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد می‌شود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه می‌دارد و حقیقت وجود او را افشا نمی‌کند. پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمی‌توان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست.

راه‌حل
شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید! فراموش نکنید ازدواج پیوندی مهم است که به شناختی عمیق و دوطرفه افراد از یکدیگر نیازمند است. برای شناخت بیشتر لازم است از افراد با تجربه فامیل کمک بگیرید تا آنان به مدد تجربه و آگاهی‌شان بتوانند تحقیقات گسترده‌ای راجع به این فرد انجام دهند یا آن که با یک روان‌شناس مجرب م کنید و با کمک وی می‌توانید ابعاد شخصیتی فرد مورد نظرتان را بکاوید و از راهنمایی‌های تخصصی و راهکارهای کاربردی پیشنهادی ایشان، برای شناخت بیشتر گزینه انتخابی‌تان قدم بردارید.

ازدواج به امید تغییر
بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم می‌شود»، من می‌توانم او را بروفق مرادم سازم»، الان به هوای مجردی چنین رفتار می‌کند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر می‌دهد» و. .


با فردی مواجه شده‌اید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواسته‌های شما از همسر را برآورده می‌کند، اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود می‌اندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوت‌ها به جذابیت‌های زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواج‌تان راسخ‌تر می‌شوید و پیش می‌روید.

راه‌حل
می‌خواهید زیرپروبالش را بگیرید، مرهمی بر مشکلاتش شوید، به او اعتماد به نفس دهید و ترغیبش کنید تا تغییر کند و به راه درست بیاید و. هدف خوب و پسندیده‌ای است، اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمی‌توانید او را مجبور به تغییر کنید. چه‌بسا بسیاری به امید معجزه تغییر همسر بعد از ازدواج، مشکلات موجود را نادیده گرفته‌اند، اما به فاصله بسیار اندک، پس از ورود به زندگی متوجه این امر شده‌اند که حقیقت زندگی مشترک توفیر دوصدچندان با خیالپردازی پیش از ازدواج دارد. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه می‌کنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید. یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، شرایط همسرتان را همان‌گونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.

انتخاب‌های هیجانی و سرخوشانه
جملات یک جوان عاشق را بشنوید: همون لحظه اول که دیدمش، مهرش به دلم نشست»، ما با هم تفاهم داریم، می‌دانم خوشبخت می‌شویم»، من فقط با این دختر‌/ ‌پسر ازدواج می‌کنم و گرنه قید ازدواج را می‌زنم»، هیچ کس نمی‌تواند مرا از عشقم جدا کند» و. .


اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاه‌مدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده‌ و به گمان آن که نیمه گمشده‌شان را پیدا کرده‌اند، بدون توجه به معیارهای اساسی و حتی با وجود مخالفت خانواده‌هایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشسته‌اند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده و کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفته‌اند.اگر شما هم در چنین شرایطی، فقط به حکم عاشقی و علاقه‌مندی بسیار به فرد مقابلتان تصمیم به ازدواج گرفته‌اید، دست نگه دارید! بی‌شک شما تحت تاثیر هیجاناتتان جوگیر شده‌اید. بی‌تعارف باید بگوییم عشق آتشین چشم و گوشتان را کور و کر کرده است!

راه‌حل
مواظب هیجانات زودگذر و موقت‌تان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفه‌ای هستند که می‌توانند شما را در انتخاب همسفر زندگی‌تان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه می‌کنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید. به خود بقبولانید در جاده زندگی به واسطه احساساتتان تخت گاز حرکت می‌کنید و هر لحظه امکان برخورد به مانع و تصادف دارید، سعی کنید ترمز احساساتتان را بکشید تا از میزان سرعت‌تان بکاهید. با کاهش سرعت می‌توانید عقل خفته‌تان را بیدار کنید، منطق‌تان را به کار گیرید، با آرامش خاطر و چشمان باز حرکت کنید و با بصیرتی روشن هر آنچه را دور و برتان هست، نظاره کرده و رصد کنید. مجددا راجع به تصمیم به ازدواج‌تان و گزینه انتخابی‌تان تفکر کنید، دوباره آن را ارزیابی کنید و زیر سوال ببرید، چه‌بسا بسیار مشاهده شده اغلب انتخاب‌های هیجانی بعد از مدتی از چشم می‌افتند و مانند گذشته جلوه‌گری و طنازی نمی‌کنند.


 

ازدواج کردن مراحل مختلفی دارد، شاید بگویید نباید هم سخت گرفت! اول آشنایی و بعد صحبت و اگر توافق حاصل شد، انشالله عقد و محرمیت دیگر! اما خیر؛ به همین راحتی هم نیست. گاهی باید در ازدواج تعلل کنید و برای بله گفتن دست نگه دارید.

وقتی از ساده گرفتن ازدواج و زودتر ازدواج کردن صحبت می شود، خیلی ها از آن طرف بام می افتند و برای آن که حسن نیت شان را ثابت کنند، ازدواج را سریع و سهل انگارانه برگزار می کنند.
ساده گرفتن ازدواج به معنی سادگی مراسم و سخت گیر نبودن درباره مادیات است اما در ذهن بعضی از افراد ساده گرفتن، معنی برداشتن همه فیلترها و سرسری سر سفره عقد نشستن را می دهد. استدلال آنها این است که دو تا جوان همدیگر را بخواهند همه چیز حل است اما واقعیت این است که چنین استدلالی صرفا بر عشق کور تاکید دارد و نه تناسب و کفویت و ساده گرفتن.

قدم اول؛ نیاز
قبل از هر چیز باید احساس نیاز به ازدواج در شما به وجود آمده باشد. وقتی نیاز به ازدواج جدی است، در واقع با یک انگیزه قوی و خودجوش مواجهیم؛ چیزی که خود به خود ما را به سوی ازدواج سوق می‌دهد. نشانه انگیزه‌های درونی و خودجوش در ازدواج، ماندگار بودن آنهاست؛ یعنی چون نیاز از درون سر برآورده، نه از زرق و برق محرک‌های بیرونی، همچنان باقی‌مانده و گذشت زمان، تغییر چندانی در آن ایجاد نمی‌کند. در واقع، اگر گرایش به ازدواج، ظاهری یا بنا بر هوی و هوس یا اصرار دیگران یا به تقلید از دیگران و نظایر اینها ایجاد شده باشد، خیلی زود زایل شده و از بین می‌رود. اما نیاز جدی که برای فرد محسوس و مفهوم شده و با حواس پنجگانه، ذهن و روح و روان فرد لمس شده باشد، با گذشت زمان، نه زایل می‌شود و نه فراموش می‌گردد و حتی ممکن است قوی‌تر هم بشود.
وقتی نیاز به ازدواج وجود داشته باشد شما در هر سنی که باشید مسئولیت پذیری و دقت و توجه کافی را برای شروع یک زندگی موفق در خود احساس خواهید کرد و این یعنی بخش مهمی از مسیر خوشبخت شدن را طی کرده اید.

حالا چه عجله ایست؟
وقتی گفته می شود در ازدواج سهل گیر باشید، یعنی در اصل ازدواج عجله کنید. زود ازدواج کنید و ازدواج تان را به بهانه های واهی به تعویق نیندازید. مراسم را ساده برگزار کنید و ریخت و پاش نداشته باشید اما این مغایر با وقت گذاشتن برای شناخت و بیان کردن انتظارات مادی به جا نیست.
نمی شود مراحل شناخت و انتخاب همسر را با یک یا دو هفته‌ای انجام دهید. زود تصمیم گرفتن و تصمیم گیری بر اساس ظواهر ماجرا، شما را به سمتی سوق می دهد که هر چه پیش تر بروید، نکات جدیدتری کشف کنید و وقتی که دیگر دیر شده، پی به تفاوت ها ببرید. معطل کردن فرایند شناخت یکی از بهترین راه‌ها برای شناخت دختر و پسراز یکدیگر است. دختر و پسر باید با یکدیگر آشنا باشند. نباید پیش از مراسم عقد مسائل بااهمیت را ناگفته گذاشت و باید پیش از آنکه بله را بگویید درباره همه چیز شفاف و دقیق صحبت کنید. از اولویت های زندگی تان گرفته تا شخصیت خود و وضعیت فعلی و گذشته و آینده تان. همه چیز را باید بگویید و به طور دقیق تناسب تان را بسنجید.

مهارت دارید؟
یکی دیگر از دلایلی که نباید در ازدواج عجولانه برخورد کنید این است که باید فرصت کافی برای کسب مهارت‌های لازم (14896) را به خود بدهید. باید خودتان را خوب بشناسید و تحلیل کنید. بعد ببینید که از ازدواج چه توقعی دارید و از همسر آینده‌تان. با فرد مد نظرتان گفتگو کنید و درباره مسائل جزیی هم حرف بزنید. اما باز هم این پایان راه تجرد و ورود به دنیای تاهل نیست. همه ما نیاز داریم برای ورود به یک مرحله جدید خود را آماده کنیم. درباره ازدواج هم این مساله با شدت بیشتری مورد توجه قرار می‌گیرد. مهارت‌هایی وجود دارند که بهتر است تا قبل از ازدواج بهشان فکر کنید و در پی کسب آن‌ها باشید. این مهارت‌ها باعث بهبود کیفیت زندگی شده و افراد را قادر می‌سازند به طور موثری با چالش‌های زندگی مبارزه کرده و آن‌ها را حل کنند. این مهارت ها عبارتند از:
1.
شناخت خود
2. آگاهی از تفاوت‌های زن و مرد
3. شناخت نقش‌ها و مسئولیت‌های نه و مردانه
4. مهارت های برقراری ارتباط موثر با همسر
5. مهارت‌های حل مساله
6. خلاقیت و توانایی هیجان بخشیدن به رابطه
7. فداکاری و گذشت
8. مدیریت هیجانات


با وجودی که الگوهای ازدواج عوض شده و کمتر کسی به شکل سنتی سابق ازدواج می کند، اما هنوز هم ازدواج های فامیلی جای خودشان را در فرهنگ ایرانی حفظ کرده اند.
 

کارشناسان موافق و مخالف ازدواج فامیلی نظریه‌های مختلفی دارند که شنیدنی است اما همه، این مساله علمی را قبول دارند که احتمال بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواج‌های غیرخویشاوندی 2 تا 3درصد است.

در حالی که این رقم برای ازدواج‌های خویشاوندی به 4 تا 5درصد می‌رسد. هرچند شاید به نظر این تفاوت یک درصدی اندک باشد اما با احتساب آمار موالید سالیانه عدد قابل‌توجهی می‌شود یعنی اگر بخواهیم بدون ضرورت انجام مشاوره ژنتیک ازدواج‌های فامیلی را توصیه کنیم، نمی‌توانیم به سادگی بار اقتصادی و مشکلات دیگر این افراد بیمار را که به جامعه تحمیل می‌شود، نادیده بگیریم.

آشنایی بیشتر است
از آن جا که در پیمان ازدواج نه تنها 2 نفر، بلکه در واقع 2 خانواده با هم وصلت می کنند بنابراین لازمه یک ازدواج مناسب، داشتن تناسب خانواده ها در زمینه های فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی است که در ازدواج های فامیلی از آن جا که افراد سال ها با هم زندگی کرده اند، در بیشتر موارد این تناسب ها دیده می شود و حتی سبک تربیتی که دختر و پسر با آن بزرگ شده اند، در بیشتر موارد یکسان است چرا که طرفین از کودکی بنا به سلیقه خانواده و والدین خود تحت قواعد خاصی پرورش یافته اند و به همین دلیل به احتمال زیاد مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهند داشت. همچنین از نظر آسیب های اجتماعی نظیر مصرف سیگار، داشتن ارتباط های نامناسب و . امکان رسیدن به اطمینان بیشتر است و این موارد از مهم ترین مزیت های این نوع ازدواج هاست.

به هیچ وجه از اهمیت تحقیق غافل نشوید
قبل از هر ازدواجی لازم است دو طرف یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و بررسی کنند که آیا با هم تناسب دارند یا خیر. این مورد در ازدواج‌های فامیلی نباید فراموش شود. بسیاری از مردم گمان می‌کنند چون خانواده دختر و پسر یکدیگر را می‌شناسند، فضایی را که دختر و پسر در آن پرورش یافته‌اند و حتی آسیب‌های آن را خوب می‌شناسند و به قولی جمله معروفی دارند که می‌گویند او را مثل بچه خودم بزرگ کرده‌ام» پس نسبت به بررسی و ارزیابی این تناسب‌های مهم نیازی احساس نمی‌کنند.


اتفاقا اکثر مشکلات هم از این طرز فکر ناشی می‌شود که دو خانواده بی‌گدار به آب می‌زنند. پس اجازه بدهید بدون آنکه بگوییم ازدواج فامیلی خوب است یا بد، با هم بدی‌ها و خوبی‌های این تصمیم یعنی وصلت با فامیل را بررسی کنیم. شاید وقتی محاسن و معایب آن را بدانید بهتر بتوانید انتخاب کنید و در هر ازدواجی که دارید چه با فامیل و چه غریبه، موفق و خوشبخت شوید.
هرچند در ازدواج های فامیلی دختر و پسر از یکدیگر و خانواده هایشان شناخت خوبی دارند اما به هیچ وجه به خاطر فامیل بودن نباید از اهمیت تحقیق درباره طرف مقابل غافل شد. بنابراین هم خانواده دختر و هم خانواده پسر باید برای تحقیق از محل تحصیل، محل کار و دوستان صمیمی طرف مقابل پرس و جو کنند تا در آینده با مشکلی مواجه نشوند.

توقعی که نباید داشته باشید
دختر و پسرهایی که با هم ازدواج می کنند باید دارای تشابهات زیادی باشند بنابراین صرف هم کفو بودن خانواده ها برای شروع یک زندگی کافی نیست و باید 2 نفر بعد از خواستگاری رسمی با دقت زیاد درباره تشابهات مذهبی، اعتقادی، تحصیلی، شغلی، مالی، خانوادگی و طرز تفکر در مورد اداره زندگی با هم به توافق برسند و توقع نداشته باشند که طرف مقابلشان دقیقا با آن ها هم سلیقه باشد. رسیدن به این هدف با گفت و گو، موثر و قابل دست یابی به نظر می رسد.

از خواستگاری حتما این کار را انجام دهید
از نکات بسیار مهم در ازدواج های فامیلی آن است که امکان انتقال بیماری های ارثی در این گونه ازدواج ها نسبت به دیگر ازدواج ها بیشتر است و این از معایب مهم این سبک از ازدواج هاست. آمار و احتمال وقوع مهم ترین بیماری های ژنتیکی در ایران شامل تالاسمی، بیماری های قلبی و عروقی و عقب ماندگی های ذهنی در ازدواج های فامیلی بیشتر است. بنابراین مهم ترین شرط قبل از خواستگاری و درگیر کردن طرفین در یک رابطه عاطفی و قبل از اعلام رسمی به اطرافیان انجام مشاوره ژنتیک زیر نظر خانواده هاست. بنابراین توصیه می شود قبل از هر اقدامی و حتی قبل از علنی کردن این خواستگاری، حتما مشاوره ژنتیک صورت گیرد و بعد از اطمینان یافتن از نبود مشکل در این مورد، خواستگاری رسمی صورت گیرد و به دختر و پسر اجازه داده شود در جلسات خواستگاری، یکدیگر را از نظر اخلاقی و شخصیتی محک بزنند.

نقش جدید والدین همسرتان را بپذیرید
یکی از نکات قابل توجه که در ازدواج های فامیلی وجود دارد این است که اگر اختلافی بین زن و شوهر جوان ایجاد شود، مشکل آن ها به خانواده هایشان و در نتیجه به کل فامیل منتقل می شود. زوج های جوان باید بدانند که بعد از ازدواج، نسبتی که بین آن ها و عمو یا خاله یا عمه شان بوده است حالا تغییر می کند و باید آن ها را والدین همسرشان بدانند. بنابراین توجه داشته باشید که ممکن است بعد از گذشت مدتی از شروع زندگی مشترک، توقعات شما از خانواده همسرتان تغییر کند و با ادامه این روند تعتی میان شما و خانواده همسرتان شکل گیرد.

همچنین در برخی مواقع دیده می شود اختلاف های خانوادگی و فامیلی پدر و مادرها به زندگی زوجین کشیده می شود و بر روابط میان آن ها تاثیر می گذارد و به سلامت زندگی آن ها آسیب وارد می کند. بنابراین شما پس از بررسی های لازم اگر تصمیم به ازدواج گرفتید، لازم است با کسب مهارت های زندگی، رفتاری جدید با والدین همسرتان داشته باشید که نه تنها نقش قبلی شان را حفظ کنید بلکه در جایگاه خاص تری هم قرار بگیرید و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کنید.


اگر مهارت ارتباط سالم با خانواده همسر را یاد بگیرید، می‌توانید مانع اختلافات خانوادگی شوید و این یعنی مدیریت صحیح و داشتن خانواده‌ای سالم. در این شرایط شما قادرید مشکلات بین خود و همسرتان را حل و فصل کنید و اگر مهارتی را که برای داشتن زندگی سالم باید داشته باشید، ندارید با کمک مشاور می‌توانید آن را یاد بگیرید. این نکته مهم را به خاطر بسپارید که اگر فاقد مهارت‌های مهم زندگی باشید چه با فردی که در خانواده و فامیل است و چه با فردی که غیر‌آشناست، ازدواج کنید موفق نخواهید بود. اگر نتوانید با همسرتان و خانواده او درست رفتار کنید، اگر نتوانید مشکلات را ارزیابی کنید، تفاوتی نمی‌کند شرایط ازدواج‌تان چه باشد، چون در هر صورت بازنده هستید.

 


 

برای اولین برخورد با خواستگارتان نکته های زیر را در نظر بگیرید تا خودتان را در دلش جا کنید.

اگر قرار است با فردی دیدار کنید که برای ازدواج به شما پیشنهاد شده باید خود را برای یک ملاقات پر اضطراب و البته حیاتی و تعیین کننده آماده کنید. اولین ها همیشه در یاد آدم ها می ماند و به همین خاطر در موقعیت های مختلف اولین برخورد با خواستگار اهمیت زیادی دارد.

در این دیدار همیشه آدم ها موفق نیستند. عده ای نمی توانند اولین برخوردها را مدیریت کنند در نتیجه اجازه نمی دهند طرف مقابل خود واقعی آنها را بشناسد. آنها گاهی بیشتر از آنچه واقعیت دارد مضطرب، گیج و دستپاچه، شه یا کارنابلد به نظر می رسند و همین می تواند تیر خلاص را به این آشنایی بزند. اما چه کار باید بکنید تا اولین دیدار شما آخرین دیدارتان نباشد؟
 
اعتماد به نفس داشته باشید
فردی اجتماعی و خوش مشرب که اعتماد به نفس بالایی دارید در اولین برخورد، تاثیر خوبی بر طرف مقابل می گذارد. اگر چنین ویژگی هایی را در خودتان تقویت کنید، خواستگارتان راحت تر با شما صحبت می کنند و این نشان می دهد که پذیرای حرف زدن با دیگران هستید.
 

لبخند بزنید
هرچهره ای با یک لبخند ملایم زیباتر می شود، بنابراین اگر می خواهید در نگاه اول تاثیرگذار باشید و چهره خوبی از شما در ذهن خواستگار شکل گیرد، لبخند را فراموش نکنید. یادتان باشد که بعد از یک لبخند به سرعت چهره ای عبوس و جدی به خودتان نگیرید و کاری نکنید که طرف تصور کند لبخند شما ساختگی و از روی اجبار بوده است. اجازه دهید دیگران هم صحبت کنند و فقط شما متکلم وحده نباشید. وقتی پشت سرهم و بدون وقفه حرف می زنید این ویژگی برای مخاطب شما در اولین برخورد خوشایند نیست.

 

 

سرزنده باشید
در جلسات خواستگاری و دیدارهای اولیه سعی کنند بیشتر با طراوت، شاد و خوش برخورد باشید تا جدی و باهوش و نکته سنج. نگران نباشید کسی فکر نمی کند شما گیج و ملنگ هستید. دیگران فرق یک انسان خوش مشرب با فردی کم هوش را می فهمند. البته زیاد هم شوخی کردن باعث می شود جلف و سبک به نظر برسید. فقط کافی است رفتار پذیرا و گرمی داشته باشید و به جای اخم کردن لبخند بزنید. پژوهش‌ها نشان می دهد که ن شاد، بازیگوش و شوخ طبع بیشتر مورد توجه قرار می گیرند و ازدواج های موفق‌تری خواهند داشت و در عوض ن عبوس، جدی و مو از ماست بیرون کش» کمتر در پیدا کردن جفت برای ازدواج موفق هستند.


تحقیقات محققان دانشگاه زوریخ نشان داده است بازیگوشی و شوخ طبعی هم از جانب زن و هم از جانب شوهر می‌تواند باعث دوام زندگی مشترک شود. در اولین دیدار سعی کنید طراوت خود را نشان دهید. از علاقمندی هایتان و انرژی ای که برای ساختن یک زندگی شاد و سالم دارید صحبت کنید. یادتان باشد اولین جلسه وقت خوبی برای گفتن از شکست ها و بدبختی ها و نقاط تلخ زندگی نیست. علاقه به تفریحات سالم، روحیه شاد، بازیگوشی، طنز پردازی، خلاقیت و سرگرم کنندگی از مهمترین ویژگی‌ها برای محبوب واقع شدن است. این نکته را دست کم نگیرید.

تماس چشمی را از دست ندهید
زمانی که در حال صحبت هستید، با مخاطب تماس چشمی داشته باشید. وقتی چشم های شما به دوردست ها خیره شود یا جای دیگری را نگاه کنید این حس در مخاطب ایجاد می شود که به حرف هایش توجه نمی کنید یا حواس تان جای دیگری است. اما خیلی هم نباید زل بزنید که چشم چران به نظر برسید. درست است که این دیدار برای شناخت ظواهر تدارک دیده شده اما زیادی نگاه کردن به طرف مقابل هم به او حس زیر ذره بین بودن می دهد و او را معذب می کند و هم می تواند شما را چشم چران جلوه دهد.
 

اینجا باش
ضمن صحبت کردن با دیگران مدام چشم تان به تلفن همراه نباشد و لا به لای صحبت ها به پیامک ها پاسخ ندهید، در صورتی که مجبور به پاسخ هستید از طرف عذرخواهی کنید. اگر می دانید که این فرد در زمینه خاصی سابقه درخشانی دارد ضمن صحبت به این موفقیت اشاره ای داشته باشید و طرف را تحسین کنید.

 


بسیاری از افراد، خیالپردازی ها و رویاهای بی شماری درباره رابطه عاطفی در سر می پرورانند و ملاک های متعددی را در نظر دارند. یکی از مهمترین ملاک هایی که عموما افراد برای برقراری ارتباط عاطفی در نظر می گیرند، خصوصیات شخصیتی و اخلاقی است.

یکی از دلایلی که برخی از همسران بعد از مدتی از هم جدا می شوند و نمی توانند ارتباطشان را حفظ کنند، ناآگاهی از همین پیچیدگی هاست. به نظر می رسد تا زمانی که یک نفر برخی آمادگی ها» را در خود رشد و پرورش نداده باشد، وما با یافتن فردی که دارای تمام ملاک های مورد نظرش است، نمی تواند ارتباط پایداری داشته باشد.

وقتی این آمادگی ها نباشند کم کم تنش ها شروع خواهد شد، دو طرف حرف هم را نخواهند فهمید، درگیری ها بیشتر خواهد شد و روز به روز طرفین از هم دور خواهند شد. من قصد دارم در این متن به چند مورد از آمادگی های» قبل از برقراری ارتباط عاطفی اشاره کنم که شما باید مطمئن شوید که این آمادگی ها را دارید.

پیش نیازهای رابطه دو نفره

1- توانایی پذیرش علایق دیگری در زندگی خود را دارید
وقتی شما با یک نفر وارد رابطه می شوید، قرار است با فردی که دنیای دیگری دارد، علایق و نیازها، خصوصیات شخصیتی و خلقی متفاوتی از شما دارد، و به طور کلی با فردی که با شما متفاوت است زندگی کنید و سازگار شوید.

افسانه ها و ضرب المثل های عامیانه را کنار بگذارید، اینکه من و تو باید ما شویم» یا من و تو یک روح هستیم در دو بدن» به درد ارتباط عاطفی طولانی مدت نمی خورند. در واقع این عقاید نه تنها مفید نیستند بلکه به می توانند به رابطه آسیب هم برسانند. وقتی طرفین رابطه فردیت» خود را به نفع رابطه» کنار بگذارند، نه تنها بهبودی در رابطه ایجاد نمی شود، بلکه پس از مدتی نیتی از رابطه شروع می شود و اختلاف ها به شکل شدیدتری دیده می شوند. برای همین است که روانشناسان توصیه می کنند افرادی که کاملا شبیه» ما هستند و افرادی که اصلا شبیه» ما نیستند، گزینه های مناسبی برای ارتباط نیستند.

در رابطه عاطفی سالم، طرفین فردیت دیگری را به رسمیت می شناسند، علایق و نیازهای او را می پذیرند و آنها را نادیده نمی گیرند. اشکال کار از جایی آغاز می شود که شما توانایی کنار آمدن با تفاوت های طرف مقابل تان را ندارید و بنابراین سعی می کنید که او را شکل خودتان کنید، تغییر دهید و کنترل یا محدودش کنید.

2- آمادگی مستقل شدن از خانواده را دارید
برقراری ارتباط عاطفی نیاز دارد که شما در بسیاری از ابعاد زندگی تان از خانواده مستقل شده باشید. در واقع انرژی روانی شما باید به سمتی برود که کمتر از خانواده نیرو بگیرید. شاید بهتر باشد که منظورم را جور دیگری بیان کنم. شاید شما هم بارها شنیده اید که انسان ها غیر از اینکه بند ناف جسمانی» دارند، بند ناف روانی» هم دارند. جنین تا زمانی که در رحم مادر است، نیاز به بند نافی دارد که تمام زندگی اش را از آن می گیرد و درست بعد از تولد، همان چیزی که تمام زندگی اش بود، قطع می شود تا بتواند خودش را با شرایط جدید سازگار کند و به گونه ای دیگر زندگی کند. تا یک جایی از رشد، انسان ها نیاز به حمایت روانی خانواده نیز دارند، این همان بند ناف روانی» است که ما برای رشد به آن نیازمندیم؛ حمایت همه جانبه.

3- دنبال نیمه گمشده»تان نمی گردید
شما همین حالا یک انسان کامل، با تمام ویژگی های انسانی هستید. کیستی انسانی شما این پتانسیل را دارد که شما را با همین ویژگی ها به رشد و کمال برساند، بدون حضور دیگری و حتی وابستگی به دیگری.

اگر فکر می کنید که با برقراری ارتباط نیمه گمشده»تان را پیدا می کنید و کامل می شوید، اجازه دهید جسارت کنم و بگویم که احتمالا اشتباه فکر می کنید! هیچ کس این توانایی را ندارد که شما را کامل کند.
بنابراین قبل از برقراری ارتباط عاطفی پایدار، دست به خودشناسی» بزنید، ویژگی های شخصیتی و خلقی تان را بشناسید، الگوهای ناکارآمد ارتباطی تان را بشناسید و به اصلاح آن بپردازید، ضعف ها را تا جای ممکن برطرف کنید و با ویژگی های دیگرتان که قابل تغییر نیستند کنار بیایید. عشق و ارتباط بالغانه، یگانگی به شرط حفظ تمامیت و فردیت است».

4- در زمان مجردی» احساس شادکامی می کنید
اگر شما در دوران مجردی احساس شادی نمی کنید و از زندگی لذت نمی برید، احتمالا با برقراری ارتباط عاطفی نیز اتفاق خاصی نخواهد افتاد. خوشبختی و خوشحالی واقعی چیزی است که از درون به وجود می آید و اتفاق ها و افراد بیرونی وما نمی توانند شما را شاد کنند. اگر شما در دوران مجردی و تنهایی به اندازه کافی نیرومند هستید که با مشکلات و اتفاق ها کنار بیایید، از زندگی لذت ببرید و با ویژگی های خودتان کنار بیایید، احتمالا با برقراری ارتباط عاطفی نیز می توانید این کار را بکنید.

5- گذشته» را پذیرفته اید
همه ما یک گذشته داریم که طبیعتا فرد جدید که وارد زندگی ما می شود باید گذشته ما را بپذیرد، ولی قبل از آن خود ما باید با گذشته مان کنار آمده باشیم و قادر باشیم که آن را کنار بگذاریم. امکان دارد برخی از افراد در گذشته ارتباط های عاطفی داشته باشند، مهم است که در برقراری ارتباط عاطفی با آن کنار آمده باشند.

اگر هنوز با خودتان کنار نیامده اید، نسبت به این ارتباط گذشته عصبانی هستید یا هنوز نمی دانید که چه چیزی می خواهید، کمی صبر کنید، ضمن اینکه مهم است که بین رابطه قبلی که داشته اید و رابطه (متعهدانه) جدید که در پی ایجاد آن هستید، فاصله زمانی مناسبی سپری شده باشد.

6- آمادگی به اشتراک گذاشتن زندگی شخصی تان را دارید
وقتی شما با یک نفر ارتباط برقرار می کنید، شما در واقع با دوستان، خانواده، عادت ها، علایق و موقعیت های اجتماعی او نیز ارتباط برقرار می کنید و از طرفی آنها نیز با شما ارتباط برقرار می کنند.

در این تردیدی نیست که حریم خصوصی» مهم است ولی باید این آمادگی را داشته باشید که اجازه دهید دیگری در زندگی روزمره شما وارد شود و برای او زمان بگذارید. در واقع ارتباط عاطفی» پلی بین زندگی های طرفین است. وقتی افراد به جای کشیدن پل، دیوار» بین زندگی های شخصی طرفین بکشند، احتمالا باید منتظر تنش های جدید باشند.


خیلی‌ها هنوز بر این باور هستند که ازدواج هندوانه دربسته‌ای است که تا باز نشود، خوبی و بدی آن مشخص نمی‌شود. اکثر افرادی هم که این حرف را می‌زنند، خودشان تجربه ناخوشایندی از ازدواجشان داشته‌اند و بیشتر قسمت و تقدیر الهی را مقصر می‌دانند و نه انتخابی که خودشان کرده‌اند اما یادمان نرود موقع خرید‌کردن همان هندوانه دربسته‌ای که نگران سالم یا خراب‌بودن آن هستیم، از تجربه آقای میوه‌فروش استفاده می‌کنیم و از او می‌خواهیم که خوبش را برایمان سوا کند (البته اگر میوه‌فروش قابل‌اعتمادی باشد.)

 

مشاوره پیش از ازدواج هم همین نقش را برای ما بازی می‌کند. شما هرچقدر هم که فکر کنید بهترین مرد یا زن روی کره زمین را پیدا کرده‌اید، بازهم به‌دلیل هیجانات ناشی از علاقه زیاد ممکن است دچار خطا شوید و تصمیم اشتباهی بگیرید. مشاوره پیش از ازدواج، همین دوراهی‌ها و چاله‌هایی را که ممکن است در آن بیفتید و خود و طرف مقابلتان را بدبخت کنید، برایتان مشخص می‌کند و یک نقشه راه درست برای تشکیل یک زندگی مناسب را در اختیارتان قرار می‌دهد. درباره همه این اتفاقات و ریزه‌کاری‌های مشاوره پیش از ازدواج که ممکن است برای شما هم سؤال باشد، با ناهید دهقان، روان‌شناس و مشاور خانواده در امر پیش از ازدواج گفت‌وگو کرده‌ایم:

 

ما برای مشاوره پیش از ازدواج باید به چه نوع متخصص حوزه روان‌شناسی مراجعه کنیم؟ 

مشاوره پیش از ازدواج هم توسط کسانی که تحصیلات روان‌شناسی دارند و هم افرادی که مشاوره خوانده‌اند، انجام می‌شود ولی برای انجام مشاوره پیش از ازدواج، روان‌شناس بالینی اولویت دارد؛ به‌دلیل اینکه روان‌شناسان بهتر می‌توانند مشکلات شخصیتی افراد و اختلال‌های روانی‌ای که به آن دچار هستند را بهتر تشخیص بدهند، توصیه می‌شود که برای انجام این نوع مشاوره‌ها، نزد یک روان‌شناس بالینی که تخصص مشاوره پیش از ازدواج را دارد، مراجعه کنیم.

 

چه ضرورتی دارد قبل از ازدواج با فردی مشاوره انجام بدهیم؟ 

تصمیم به ازدواج یکی از مهم‌ترین اتفاق‌هایی است که در زندگی هر کس اتفاق می‌افتد. از آنجایی که قصد ما از ازدواج‌کردن تشکیل یک خانواده بوده و قرار است در زیر سایه این خانواده فرزندی به وجود بیاید و رشد کند، باید در انتخاب فردی که قرار است با او تشکیل زندگی بدهیم، بسیار دقیق و نکته‌سنجانه عمل کنیم.

 

خیلی از افراد به‌دلیل غالب‌شدن هیجان‌هایی در زمان آشنایی، قادر به تصمیم‌گیری درست نیستند و بسیاری از خطا و ایرادهایی که وجود دارد و بعدا ممکن است در زندگی شویی مشکل‌ساز شود، نمی‌بینند و تمایل دارند که از فرد مورد علاقه خود ایده‌آل‌سازی کنند. کمک‌گرفتن از یک مشاور پیش از ازدواج، این خاصیت را دارد مواردی را که ممکن است در زندگی آن دو نفر باعث ایجاد بحران شود، شناسایی کند.

 

در چه مرحله‌ای از آشنایی دو طرف، باید مشاوره پیش از ازدواج اتفاق بیفتد؟ 

مشاوره پیش از ازدواج هم در زمان آشنایی دو نفر با هم و هم بعد از مرحله خواستگاری اتفاق می‌افتد. به این صورت که ممکن است دو نفر قبل از انجام مراحل رسمی خواستگاری و به‌واسطه آشنایی‌ای که با یکدیگر دارند، احساس کنند به هم علاقه‌مند شده‌اند و مایل هستند، نزد یک مشاور بروند و میزان تناسب همدیگر برای امر ازدواج را بسنجند یا اینکه بعد از مراسم خواستگاری و تصمیم قطعی برای ازدواج، این مشاوره انجام شود. فرایند مشاوره در هر دو شکل، هیچ تفاوتی ندارد و یک فرایند معمول در همه این مراحل اتفاق می‌افتد.

 

فرایند معمولی که در جلسات مشاوره پیش از ازدواج اتفاق می‌افتد، شامل چه مراحلی است؟ چه محتوایی دارد و چه چرخه‌ای را پشت سر می‌گذارد؟ 

اتفاق معمولی که در این جلسات اتفاق می‌افتد و یک فرایند پنج تا 10 جلسه‌ای را شامل می‌شود، حضور هر دو نفر در یک جلسه مشترک مشاوره پیش از ازدواج است. در این جلسه ابتدایی، میزان و مدت آشنایی دو نفر با یکدیگر و دلایلی که برای ازدواج مطرح می‌کنند، شنیده می‌شود؛ سپس در جلسات جداگانه هر فرد به تنهایی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این ارزیابی، مشاوره و مصاحبه‌های فردی را شامل می‌شود تا میزان نگرش و شخصیت افراد مشخص شود و مشاور ذهنیتی از هر دو نفر پیدا کند و میزان همخوانی آنها را بسنجد.

 

در کنار این ارزیابی‌ها، از آزمون‌هایی نیز برای تکمیل شناخت دو طرف استفاده می‌شود. درنهایت در یک جلسه مشترک همه یافته‌های مشاور از دو نفر و نظر او نسبت به ازدواج آنها، به بحث گذاشته می‌شود. خیلی از مواقع خود همین جلسه پایانی مشترک و واکنش افراد نسبت به مواردی که گفته می‌شود، ملاک بسیار خوبی برای سنجش یک زوج است. به‌عنوان مثال، فردی که یافته مشاور مبنی‌بر اینکه او فرد شکاکی است را می‌پذیرد و سعی در اصلاح خود می‌کند، با فرد دیگری که این مشکل را قبول نمی‌کند و با پرخاشگری واکنش نشان می‌دهد، در تصمیم‌گیری درباره اینکه او می‌تواند فرد قابل اتکایی در زندگی باشد یا نه، بسیار تأثیرگذار است.

 

 

آیا آزمون‌هایی نیز در این مشاوره پیش از ازدواج استفاده می‌شود؟ این تست‌ها چه کاربردی دارند؟ 

معمولا آزمون‌هایی که در این جلسات استفاده می‌شود، آزمون‌های ارزیابی شخصیت و احتمال ابتلا به اختلال‌های روانی است که بیشتر مبنای تکمیلی دارند. بیشترین ارزیابی در جلسات مشاوره پیش از ازدواج براساس مصاحبه و مشاوره‌های چند‌جلسه‌ای است که انجام می‌گیرد.

 

فردی که مشاور پیش از ازدواج است، در چه صورتی به دو نفری که برای ازدواج مراجعه کرده‌اند، می‌گوید شما مناسب هم نیستید و نباید با هم ازدواج کنید؟ درواقع، چه نشانه‌های خطری در فرد می‌بیند که او را از ازدواج با فرد مقابل منع می‌کند؟

 

تصمیم‌گیری نهایی برای انتخاب یک نفر به‌عنوان همسر خود، برعهده دو نفری است که برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه می‌کنند. یک مشاور پیش از ازدواج، هرگز بله» یا نه» قطعی به دو نفر نمی‌گوید، بلکه سعی می‌کند ارزیابی کند دو نفر تا چه حد می‌توانند با یکدیگر زندگی خوبی داشته باشند ولی در این بین نشانه‌های خطری وجود دارد که باید جدی‌تر گرفته شود و حتما در صورت مشاهده به دو طرف تذکر داده شود که در صورت ادامه پیداکردن این موارد، حتما به مشکل برخواهند خورد. مثل اینکه دو نفر اهل گفت‌وگو با یکدیگر نیستند، در جلسه مشاوره با یکدیگر اختلاف نظر دارند و بحث و جدل می‌کنند، به فرد مقابل خود بی‌اعتماد هستند و خاطره خوشی از رفتار و برخورد او در ذهن خود ندارد.

 

 

آیا در جلسات مشاوره پیش از ازدواج علاوه بر سنجش تناسب دو نفر با یکدیگر مهارت‌آموزی نیز به افراد انجام می‌شود؟ 

هدف اصلی مشاوره پیش از ازدواج، سنجش همخوانی دو طرف در امر ازدواج است ولی در مواقعی پیش می‌آید که دو طرف با هم از نظر بسیاری از ملاک‌ها همسانی دارند ولی نیاز است که برای ادامه زندگی خود و داشتن یک خانواده پویا، مهارت‌های زندگی مثل گفت‌وگو‌کردن، حل تعارض و مدیریت خشم را یاد بگیرند. در اینجاست که ادامه پیداکردن جلسات مشاوره بعد از تصمیم‌گیری برای ازدواج و پیش از رفتن زیر یک سقف ضرورت پیدا می‌کند.

 

مشاوره پیش از ازدواج بیشتر به‌دنبال تفاوت‌ها و اختلاف‌ها در دو طرف می‌گردد تا آنها را از ازدواج با یکدیگر منع کند یا به دنبال وجه اشتراکی است تا بتواند دو نفری که متقاضی ازدواج هستند را به هم نزدیک کند؟ 

مسلما افرادی که شباهت‌های بیشتری یا یکدیگر داشته باشند، بهتر می‌توانند با یکدیگر کنار بیایند اما این به آن معنی نیست افرادی که با یکدیگر در زمینه‌هایی اختلاف دارند، نباید به‌هیچ‌وجه با هم ازدواج کنند. تفاوت‌هایی در ازدواج مسئله‌آفرین است و باعث اختلاف می‌شود که زوج‌ها را در زندگی دچار تنش کند و باعث درگیری آنها با یکدیگر شود. مهم برخورد خود افراد با تفاوت‌ها و اختلاف‌هایی است که دارند.

 

 

جلسات مشاوره پیش از ازدواج به صورت فردی هم ممکن است اتفاق می‌افتد یا حتما باید با حضور هر دو نفر برگزار شود؟ 

برای هر چه بهتر برگزار‌شدن مشاوره پیش از ازدواج بهتر است که هر دو نفری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، مراجعه کنند ولی گاهی ممکن است که تنها یکی از طرفین برای مشاوره مراجعه کند. این مسئله‌ای است که بسیار متداول است و هیچ ایرادی به آن وارد نیست ولی توصیه ما در این موارد آن است که دو نفر حتما یک مشاور پیش از ازدواج را برای تصمیم‌گیری انتخاب کنند و فرضا یکی از طرفین در محل کار خود به مشاوری مراجعه نکند و طرف دیگر به یک مشاور متفاوت. این کار باعث ناهمخوانی می‌شود و ممکن است تناقض‌هایی را در تصمیم‌گیری برای امر ازدواج ایجاد کند.

 


بسیاری از دختران و پسران جوان، تصور می کنند با رسیدن به بلوغ جسمانی، آمادگی های لازم برای ازدواج را پیدا کرده اند بنابراین توانایی لازم برای اداره زندگی مشترک را دارند و می توانند بر مشکلات و دست اندازهای آن فائق شوند. در صورتی که اگر یک نفر برخی آمادگی های مورد نیاز برای ازدواج را در خود رشد و پرورش نداده باشد، وما با یافتن فردی که دارای تمام ملاک های مد نظرش باشد، نمی تواند ازدواج پایداری داشته باشد. وقتی این آمادگی ها نباشد، کم کم تنش ها شروع خواهد شد، دو طرف حرف همدیگر را نخواهند فهمید، درگیری ها بیشتر می شود و روز به روز از هم دور خواهند شد. بنابراین  در مبحث ازدواج، خیلی مهم است که بدانیم آیا آمادگی ازدواج را داریم یا نه؟

  

از بحث اهمیت آمادگی های قبل از ازدواج که بگذریم، باید بدانیم که آمادگی قبل از ازدواج، شامل چند جنبه است که در ادامه، نکاتی را در این باره خواهید خواند.

  

آمادگی روانی

بحث مسئولیت پذیری، توانایی مقابله با مشکلات، خوش بینی و مثبت اندیشی، توانایی تصمیم گیری مستقل و پختگی هیجانی از جمله مباحثی است که در این حیطه قرار می گیرد. شما باید به صورت جداگانه، شخصیت خودتان را در حوزه های مطرح شده بررسی کنید تا با آمادگی کامل به سراغ زندگی مشترک بروید. توجه داشته باشید داشتن آمادگی در تمام موضوعات مطرح شده در حیطه آمادگی روانی، برای موفقیت زندگی مشترک اامی است.

  

آمادگی اجتماعی

بحث آمادگی اجتماعی برای همسران بسیار مهم است چون بعد از ازدواج، شما دارای خانواده جدیدی می شوید و اگر در این آمادگی دچار مشکل باشید، در رفت و آمد با خانواده همسر یا دوستان همسر به مشکل جدی برخواهید خورد. بررسی این آمادگی در خودتان کار سختی نیست و باید نحوه تعامل تان با دیگران را ارزیابی کنید.

  

آمادگی مالی

این آمادگی به خصوص برای آقایان بسیار مهم است چون کفایت مردانه در زندگی مشترک تا حدی از شغل و آمادگی مالی فرد به دست می آید. همین طور اگر از طرف خانواده حمایت مالی می شوید، بهتر است بدانید هر حمایتی، دخالتی هم به دنبال دارد و این نکته ای است که از دید بیشتر زوج های جوان پنهان می ماند.

  

آمادگی جسمانی

برای مثال سن و سال فرد و طرف مقابل در این بخش قرار می گیرد. به طور معمول اختلاف سن بین 2 تا 7سال را ایده آل در نظر می گیریم. این تفاوت در سنین بالای 30 سال از بین می رود، چون فرض می شود که فرد تا 30 سالگی به بلوغ فکری کامل رسیده است یعنی اگر زوجی که سن شان بیشتر از 30 سال است، قصد ازدواج دارند، ضروری نیست که اختلاف سن شان در محدوده 2 تا 7 سال باشد. اگرچه سن به تنهایی عامل خوشبختی یا بدبختی زوج نیست ولی توصیه می شود با فردی ازدواج کنید که در این محدوده سنی باشد

 

ازدواج با فردی که در دهه متفاوتی با شماست، منجر به نداشتن تفاهم می شود و همچنین بعدها در فرزند پروری می تواند مشکل ایجاد کند. همین طور ازدواج در سنین پایین ممکن است باعث بروز نیتی در سنین بالاتر شود چون فرد در وقت ازدواج دارای بلوغ هیجانی نبوده و ملاک های مشخصی برای ازدواج نداشته است و در بزرگ سالی با بالارفتن سن، ملاک هایش تغییر می کند. همین طور توصیه نمی شود که ازدواج خود را تا سنین بالا به تعویق بیندازید چون بالا رفتن سن، موجب کاهش انعطاف پذیری می شود که این ویژگی در رضایت شویی نقش مهمی دارد.

  

آمادگی اعتقادی

خط قرمزهایی که ما در زندگی برای خود داریم و بایدها و نبایدهایی که برای خود تعیین کرده ایم، باید کاملا مشخص باشد تا بتوانیم برای طرف مقابل مان در جلسات خواستگاری به خوبی توضیح دهیم

 

آمادگی خانواده ها

آیا خانواده، مستقل شدن من را می پذیرد؟ آیا طرف مقابل را به عنوان عروس یا داماد می پذیرد؟ آیا اگر روی حمایت مالی خانواده حساب باز و آن ها را مطلع کنم، این توانایی را دارند؟ بعضی از جوانان، خانواده ها را از ارتباط هایشان آگاه نمی کنند تا زمانی که تصمیم نهایی را بگیرند. این کار، درست نیست. پنهان کردن مسئله مهمی مانند ازدواج از خانواده موجب رنجش آن ها می شود و حتی می تواند باعث بروز مقاومت در برابر ازدواج شما بشود. حتی ممکن است خانواده طرف مقابل را در این پنهان کاری دخیل بدانند و دید منفی به وی پیدا کنند. به همین دلیل است که در جلسات خواستگاری، خانواده ها با هم رفت و آمد می کنند تا با هم بیشتر آشنا شوند.

 


مردها عاشق زنهایی هستند که به راحتی آنها را به دست نیاورند. بارها در فیلمها این موضوع را دیده‌ایم و حتی در زندگی واقعی هم می‌بینیم که مردها دوست دارند زنهایی را به دست بیاورند که از بقیه متفاوتند. دلیلش چیست؟

 

چرا مرد‌ها دخترانی را که به سختی به دست می‌آیند بیشتر دوست دارند

 

1. دوست دارند پُز بدهند و احساس غرور می‌کنند 

پسرها معمولا در جمع خودشان معمولا بر سر به دست آوردن دخترهایی شرط می‌بندند که با دیگران تفاوت‌هایی دارد. پسرها انگار با این کار جلوی دوستان خود پُز می‌دهند و به خود می‌بالند! بله پسرها به سمت دخترهایی کشیده می‌شوند که به دست آوردن‌شان از همه سخت‌تر است.

 

2. دوست دارند به یک چیز خاص و منحصر بفرد برسند 

آرزوی رسیدن به بهترین» چیز بدی نیست. برای همین مردها تمام تلاش خود را می‌کنند تا خاص‌ترین زن را به دست بیاورند، آنها گاهی در این مسیر، تفاوت میان عشق و هیجان را تشخیص نمی‌دهند.

 

3. به دنبال کسی هستند که به عنوان شریک زندگی با آنها بسازد 

وقتی با کسی آشنا می‌شوند که با آنها جور و هماهنگ است، انگار نعمت بزرگی دریافت کرده‌اند. مردهایی که انتخابگرند به راحتی شریک زندگی خود را انتخاب نمی‌کنند. این افراد به دنبال جورترین فرد هستند تا زندگی مشترک خود را با او تشکیل بدهند. این دست مردها در مقایسه با بقیه، بسیار جدی‌تر و دقیق‌ترند.

 

4. دوست دارند برتری خود را به چالش بکشند 

پسرهایی که خودشان را سَرتر از دخترها می‌دانند همیشه سعی می‌کنند دخترها را خوار کنند. برای آنها راحت نیست که بپذیرند دخترها با آنها مساوی‌اند و تفاوتی بین‌شان نیست. در چنین شرایطی این تیپ پسرها به سمت دخترهایی کشیده می‌ؤوند که سرسخت و مستقل و قوی و نترس‌اند تا بتوانند برتری خود را به چالش بکشند.

 

5. خود خواهی مردانه دارند 

پسرها معمولا این باور را در سر دارند که دخترها فقط باید در محیط خانه و آشپزخانه باشند و فعالیت بیرون از خانه نداشته باشند اما وقتی دخترها پا به اجتماع می‌گذارند و بهتر از مردها عمل می‌کنند، انگار به غرور و خود کامگی بعضی از مردها لطمه وارد می‌شود! در چنین شرایطی پسرها به سمت دخترهای موفق و سرسخت کشیده می‌شوند تا غرور خودشان را راضی کنند.

 

6. نگاهشان را به دخترها تغییر می‌دهند 

در دنیای امروز، زنها ثابت کرده‌اند که توانمندی‌های‌شان چیزی از مردها کم ندارد و برای همین نگاهها را به سمت خودشان تغییر داده‌اند. حالا تمام دنیا وجود و حضور زنها را برای گردش درست جامعه ضروری می‌داند. بنابراین این هم می‌تواند دلیل دیگری باشد که مردها دوست دارند زنهایی را از آن ِ خود کنند که قوی‌اند و راحت به دست نمی‌آیند.

 

7. دوست دارند همسرشان اعتماد بنفس خوبی داشته باشد 

این هم یک دلیل دیگر برای تمایل مردها به دخترهایی که به دست آوردن‌شان سخت است. همه دوست دارند با کسی باشند که متکی به خود است و می‌تواند یک حامی قوی باشد. مردها عاشق زنهایی هستند که اعتماد بنفس بالایی دارند و با روح والای خود، زندگی را متکی به خود پیش می‌برند.

 

 


تعریف شما از مرد زندگی چیست؟

مسئولیت پذیر و متعهد باشد؟ قابل اتکا و پشتیبان باشد؟ صادق و وفادار و خوش اخلاق باشد؟ همه این ها می توانند معرف یک مرد زندگی » باشند اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد، قابل اتکا بودن مردان است که مشخص می کند تا چه حد شوهر خوبی هستند.در واقع همین ویژگی مردانگی و قابل اتکا بودن، باعث می شود فرق یک پسربچه با یک مرد بالغ مشخص شود. طرف مقابل شما ممکن است بسیار موجه، محترم، تحصیل کرده و خوش اخلاق باشد اما تا زمانی که نتوانید به او تکیه کنید، نمی توانید او را مرد زندگی بنامید. به عبارت دیگر، آدم خوب بودن، با همسر خوب بودن متفاوت است.در اینجا چند ویژگی از مردان غیرقابل اتکا را برایتان بازگو می کنیم. مردانی که حتی اگر ویژگی های خوب زیادی داشته باشند، باز با وجود یکسری از خصوصیات می توانند شما را دده کنند

 

مردی که سریع و آسان دروغ می گوید

مردانی که برای پیشرفت اهداف شان، دروغ های کوچکی می گویند و یا گاه این کار را برای تمسخر همسر خود انجام می‏دهند، مطمئن باشند که بالاخره یک روز کارشان به دادگاه خانواده می کشد و مجبور می شوند از همسرشان جدا شوند. باید بدانید که این دسته از مردان همیشه در دنیایی از وهم و خیال در پروازند و به طور معمول فراموشکار هم می‏شوند و تمام دروغ هایی را که گفته اند از یاد می برند؛ احتمالا شما هم میدانید که از قدیم گفته اند که دروغگو همیشه فراموشکار است

 

پسر خوب مامان

مردهایی که هنوز نتوانسته اند از خانواده، به خصوص مادرشان استقلال روانی پیدا کنند، به هیچ وجه نمی توانند مرد زندگی باشند. در رابطه شما با چنین مردی همیشه نظر یک شخص سوم تعیین کننده است و این یعنی نه تنها همسر شما از وابستگی روانی به مادرش دست برنخواهد داشت، بلکه شما را هم وادار می کند وابسته به نظرات مادرش باشید.

 

مرد وابسته : اعتماد به نفس در حد صفر

مهم‌ترین‌ ویژگی این شخصیت آن است که به‌ صورت افراطی نیاز به مراقبت‌ شدن دارد. خصوصیت پر رنگ دیگر این فرد توانایی نداشتن او در تصمیم‌گیری است. او حتی برای تصمیم‌گیری‌های کوچک هم نیاز به کسانی دارد که نظر دهند یا روی تصمیم‌های او مهر تایید بزنند. این فرد به‌ دلیل ترس از تنهایی و طردشدن از سوی دیگران معمولا با کسی مخالفت نمی‌کند و سعی می‌کند همه‌جا خود را موافق نشان دهد و محبوب همه باشد. اعتماد به‌ نفس این فرد بسیار پایین است اما در عین حال مهربان و خوب جلوه می‌کند. مرد وابسته، روحیه استقلال‌ طلبی ندارد و همواره به‌ دنبال آن است که حمایت دیگران را داشته باشد و اگر این موضوع کمرنگ شود، حالش بسیار بد می‌شود

 

مردان نق نقو

همیشه از چیزی ناراحتند، کلافه هستند، زود بهانه می گیرند و کمتر پیش می آید چیزی باب میلشان باشد. این ها احساس قربانی بودن زیادی دارند و همیشه فکر می کنند دیگران حق آنها را خورده اند، کسی در حقشان جفا کرده یا دنیا آن طور که باید با آنها تا نکرده است. این مردها گاهی اوقات زیرآب زنی، حسادت و فضولی را هم چاشنی کارهایشان می کنند و تبدیل می شوند به یک موجود بسیار اعصاب خرد کن! ناگفته پیداست که نباید با آنها ازدواج کنید!

 

مرد منزوی : لذت برای آن‌ها معنا ندارد

بهترین توصیف برای مرد منزوی سرد، بی‌احساس و تنهایی است. این 3 ویژگی همواره همراه این فرد است. او هیچ علاقه‌ای به ارتباط صمیمی و نزدیک با دیگران ندارد و برقراری رابطه برایش لذتی ایجاد نمی‌کند. ضمن آن‌ که از فعالیت‌های فردی بیشتر لذت می‌برد و در واقع آنها را ترجیح می‌دهد. به‌ طور کلی تعداد فعالیت‌های لذت‌بخش در زندگی این فرد بسیار کم است. این فرد در نهایت با یک یا 2 نفر از اعضای خانواده خود ارتباط صمیمی‌تری برقرار می‌کند. معمولا این مرد منزوی در برخورد با دیگران و از جمله همسرش نمی‌تواند هیجان مناسبی از خود نشان دهد. او بسیار کم‌حرف و بی‌توجه است و گاهی اوقات مرموز به نظر می‌رسد. مرد منزوی عاشق تنهایی است و آرامش و لذتش در تنهایی خلاصه می‌شود.

 

مهم‌ترین نکته‌ها در ازدواج

از دیگر اشخاصی که برای ازدواج مناسب نیستند، می‌توان به کسانی که هوش اجتماعی و هیجانی پایینی دارند، اشاره کرد، همچنین می‌توان به افراد دچار اختلال کنترل تکانه که افرادی هستند که کنترل مناسبی روی ابراز هیجانات خود ندارند و بعضا همانند انبار باروتی می‌مانند که انفجارشان قابل پیش‌بینی نیست، اشاره کرد. در عین حال مردانی که دچار اختلال خوردن هستند و نیز شخصیت توفانی، شخصیت منفعل_مهاجم، شخصیت افسرده یا مایوس نیز در این دسته قرار می‌گیرند.

 

از یاد نبریم یک انتخاب مناسب، قدمی بزرگ برای ایجاد یک رابطه مطلوب و ساختن یک زندگی سالم محسوب می‌شود. تا زمانی‌ که یک شخص شناخت مناسبی از خودش، نیازهایش، الگوهایش و همچنین شناخت و درک نیازها و ویژگی‌های جنس مخالف خود کسب نکرده باشد ورود به ارتباط مهمی مانند دوره شناخت برای ازدواج گامی پر مخاطره به نظر می‌رسد. به امید شناخت و آگاهی بیشتر که منجر به انتخابی عاقلانه برای یک زندگی عاشقانه می‌شود


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

server3030 فروش و معرفی انواع کالای برقی ماهان پریوار نشریه حقیقت تحصیل حمید رمان ایرانی بیوگرافی بزرگان سینمای ایران leiasabzavari INSTGRAMIHA